برگزیده های پرشین تولز

گفتگوی آزاد بخش سینمای ایران

f@rzad

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
15 آگوست 2007
نوشته‌ها
8,501
لایک‌ها
18,797
محل سکونت
Tehran
3493_505306009492352_285091260_n.jpg

نام فیلم جدید فرهادی: le passé / گذشته

اين پروژه که هنوز نام قطعي آن مشخص نشده 17 مهر ماه در فرانسه کليد خورده و طبق برنامه ريزي اوليه فيلمبرداري آن تا اواخر آذر ماه ادامه خواهد داشت.

فيلم جديد فرهادي همان طور که پيش از اين عنوان شده بود يک ملودرام مدرن شهري در حال و هواي «جدايي نادر از سيمين» است، فيلم داستان زوجي است که بعد از سالها زندگي که حاصلش دو فرزند است زندگي آرامي ندارند. مرد (علي م
صفا) بعد از سالها اختلاف همسرش (برتيس بورژو) را رها کرده و به ايران برميگردد. همسر او با مردي فرانسوي (طاها رحيم) آشنا شده و آن مرد وارد زندگي اش مي شود. در همين حال است که او به شوهرش در ايران نامه مي نويسد و از او تقاضاي طلاق مي کند. مرد به فرانسه برميگردد و يک تازه وارد را در خانه اش با دو بچه اش مي بيند و ... .

به غير از برتيس بورژو، علي مصفا، طاها رحيم و پائولين بارلت، بابک کريمي نيز در چند سکانس اين فيلم ايفاي نقش ميکند. فيلم تازه اصغر فرهادي که ظاهرا نام فرانسوي اش (le passé) به معناي گذشته است هنوز اسمي ايراني ندارد. اين فيلم به زبان فرانسوي است و تمام صحنه هاي آن در پاريس فيلمبرداري مي شود.
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...

Paranoid Android

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
164
smilingsmiley.gif


OH LOOK WHO'S HERE!

WELCOME BACK TO YOUR HOME!

درود

دوستان ببينيد چه كسي برگشته!
smilingsmiley.gif

I JUST MISSED THIS PLACE
AND ITS PEOPLE
SO I DECIDED TO SAY HI

هر چند یه دلیل دیگه هم داشت؛ اونم حس دلتنگی و نیاز به به بحث‌کردن درباره فیلم‌های جدیدی که این چند وقته دیدیم ... و حتی به قیمت درش باختن، به همراه همه‌ی لج‌بازی‌ها و جنجال‌هاش. ولی حتما دیگه نه در این فضا ... هر چند تضمینی نیست که هر جای دیگه‌ای هم باشیم، باز بتونیم خیلی به پایداری یه سری چیزها تکیه کنیم. ولی حداقل‌ش اینه که، اون‌موقع می‌دونیم خودمون مسئولیت‌ش رو قبول کردیم، و می‌تونیم خیلی راحت‌تر از اشتباهات همدیگه بگذریم ... چون در طول زمان کم‌کم به هم عادت کردیم و یه جورایی رفقای خوب غیر-رسمی شدیم. هر چند یه سری چیزها رو هم خیلی خوب درک می‌کنم و کنار اومدن باهاش برای خودم هم سخته. و اینکه شاید ما می‌تونستیم بیشتر تلاش کنیم و نکردیم.

حرفم اینه که، این عادته بدچیزی‌یه. میشه باهاش جنگید، یا میشه پذیرفت‌ش و براش راهکار پیدا کرد. کاش بشه یه خونه‌ی دیگه اجاره کنیم و همه‌مون (انصافاً تک‌تک‌مون) توش بخزیم و باز مثل گذشته تو سر و کله‌ی هم بزنیم، و از چیزهایی که دوست داریم، و چیزهایی که نه خیلی، حرف بزنیم.

وبلاگ‌درست‌کردن خیلی خوبه، واقعا ایده‌ی قشنگی‌یه. به نظرم حداقل حالا دیگه بهمون ثابت شده که نیاز به وبلاگ برای آرشیو کردن پست‌هایی که خوب یا بد، کوتاه یا بلند، بالاخره براشون زحمت کشیدیم و وقت گذاشتیم و بخشی از حس‌مونو توش خالی کردیم (و نیاز به برگشت به این خالی‌کردنه، دوباره و دوباره) خیلی حیاتی‌یه. ولی به نظرم کافی نیست. میشه در کامنت‌ها زندگی کرد و گروهی خزید به زیر یک پست و گروهی هم بحث کرد. میشه هر روز به خونه‌ی همدیگه سر بزنیم و ایده‌های همو چکش بزنیم. ولی بهتر نیست مثل قدیما با هم تو یه خونه زندگی کنیم و بیشتر لحظات رو اونجا در کنار همدیگه باشیم و صحبت کنیم و فقط گاهی شبا برگردیم دم در خودمون بازی کنیم و چیزهایی که در طول روز به هم گفتیم رو کمی جمع‌وجورتر، به دفتر خاطرات‌مون منتقل کنیم؟

اگه این نیاز رو شما هم مثل من حس می‌کنید، که خب مطمئنم این پست رو بی جواب نمی‌ذارید و پیشنهاد خودتون رو، و اون‌جاش که به نظرتون غلطه و بی‌فایده بعد از این، درمیون می‌ذارید. وگرنه که مثل سابق، به جای دیگه‌ای حواله می‌کنید و خلاص. که خب در اون صورت خاطرات گذشته سر جاش، و حالا به فکر امروز و فردا بودن باشه واسه یه وقت دیگه. فقط حس کردم این حرف‌ها باید زده می‌شد تا ....... خودتون جای خالی رو پر کنید.
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
I JUST MISSED THIS PLACE
AND ITS PEOPLE
SO I DECIDED TO SAY HI

هر چند یه دلیل دیگه هم داشت؛ اونم حس دلتنگی و نیاز به به بحث‌کردن درباره فیلم‌های جدیدی که این چند وقته دیدیم ... و حتی به قیمت درش باختن، به همراه همه‌ی لج‌بازی‌ها و جنجال‌هاش. ولی حتما دیگه نه در این فضا ... هر چند تضمینی نیست که هر جای دیگه‌ای هم باشیم، باز بتونیم خیلی به پایداری یه سری چیزها تکیه کنیم. ولی حداقل‌ش اینه که، اون‌موقع می‌دونیم خودمون مسئولیت‌ش رو قبول کردیم، و می‌تونیم خیلی راحت‌تر از اشتباهات همدیگه بگذریم ... چون در طول زمان کم‌کم به هم عادت کردیم و یه جورایی رفقای خوب غیر-رسمی شدیم. هر چند یه سری چیزها رو هم خیلی خوب درک می‌کنم و کنار اومدن باهاش برای خودم هم سخته. و اینکه شاید ما می‌تونستیم بیشتر تلاش کنیم و نکردیم.

حرفم اینه که، این عادته بدچیزی‌یه. میشه باهاش جنگید، یا میشه پذیرفت‌ش و براش راهکار پیدا کرد. کاش بشه یه خونه‌ی دیگه اجاره کنیم و همه‌مون (انصافاً تک‌تک‌مون) توش بخزیم و باز مثل گذشته تو سر و کله‌ی هم بزنیم، و از چیزهایی که دوست داریم، و چیزهایی که نه خیلی، حرف بزنیم.

وبلاگ‌درست‌کردن خیلی خوبه، واقعا ایده‌ی قشنگی‌یه. به نظرم حداقل حالا دیگه بهمون ثابت شده که نیاز به وبلاگ برای آرشیو کردن پست‌هایی که خوب یا بد، کوتاه یا بلند، بالاخره براشون زحمت کشیدیم و وقت گذاشتیم و بخشی از حس‌مونو توش خالی کردیم (و نیاز به برگشت به این خالی‌کردنه، دوباره و دوباره) خیلی حیاتی‌یه. ولی به نظرم کافی نیست. میشه در کامنت‌ها زندگی کرد و گروهی خزید به زیر یک پست و گروهی هم بحث کرد. میشه هر روز به خونه‌ی همدیگه سر بزنیم و ایده‌های همو چکش بزنیم. ولی بهتر نیست مثل قدیما با هم تو یه خونه زندگی کنیم و بیشتر لحظات رو اونجا در کنار همدیگه باشیم و صحبت کنیم و فقط گاهی شبا برگردیم دم در خودمون بازی کنیم و چیزهایی که در طول روز به هم گفتیم رو کمی جمع‌وجورتر، به دفتر خاطرات‌مون منتقل کنیم؟

اگه این نیاز رو شما هم مثل من حس می‌کنید، که خب مطمئنم این پست رو بی جواب نمی‌ذارید و پیشنهاد خودتون رو، و اون‌جاش که به نظرتون غلطه و بی‌فایده بعد از این، درمیون می‌ذارید. وگرنه که مثل سابق، به جای دیگه‌ای حواله می‌کنید و خلاص. که خب در اون صورت خاطرات گذشته سر جاش، و حالا به فکر امروز و فردا بودن باشه واسه یه وقت دیگه. فقط حس کردم این حرف‌ها باید زده می‌شد تا ....... خودتون جای خالی رو پر کنید.

YOU DID THE BEST THING, FOR I'M SURE THAT ALL YOUR FRIENDS MISSED YOU AND ALL YOUR GREATLY INFORMATIVE POSTS

بله حق با شماست؛ واقعا نميشه يك مدت روزانه با ديگران بحث و گفتگو و يك دنيا خاطره از اين موارد داشت و بعد يهو هيچ! در مورد نياز به مكاني كه بتوان نوشته ها را آرشيو كرد هم كاملا با شما موافقم. نياز به چنين مواردي واقعا احساس ميشه! اگه ديگر دوستان-به ويژه همانهايي كه همگام با شما در گفتگوهاي اينجا شركت مي كردند- هم نظرشون رو در اين مورد بگن خيلي خوب ميشه! حتي ميشه براي اينكه دوستان دوباره در كنار هم باشند، فعلا در حال حاضر، از همينجا گفتگوهاي كلي رو انجام داد تا براي مكان مناسب گفتگوهاي تخصصي به يك نتيجه رسيد و تصميم پاياني رو گرفت. با ديگر دوستان فعال بخشهاي از دست رفته در ارتباط هستيد شما؟
 

hadi68

کاربر فعال سینما
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
130
لایک‌ها
27
محل سکونت
Astaneh Ashrafye
I JUST MISSED THIS PLACE
AND ITS PEOPLE
SO I DECIDED TO SAY HI

هر چند یه دلیل دیگه هم داشت؛ اونم حس دلتنگی و نیاز به به بحث‌کردن درباره فیلم‌های جدیدی که این چند وقته دیدیم ... و حتی به قیمت درش باختن، به همراه همه‌ی لج‌بازی‌ها و جنجال‌هاش. ولی حتما دیگه نه در این فضا ... هر چند تضمینی نیست که هر جای دیگه‌ای هم باشیم، باز بتونیم خیلی به پایداری یه سری چیزها تکیه کنیم. ولی حداقل‌ش اینه که، اون‌موقع می‌دونیم خودمون مسئولیت‌ش رو قبول کردیم، و می‌تونیم خیلی راحت‌تر از اشتباهات همدیگه بگذریم ... چون در طول زمان کم‌کم به هم عادت کردیم و یه جورایی رفقای خوب غیر-رسمی شدیم. هر چند یه سری چیزها رو هم خیلی خوب درک می‌کنم و کنار اومدن باهاش برای خودم هم سخته. و اینکه شاید ما می‌تونستیم بیشتر تلاش کنیم و نکردیم.

حرفم اینه که، این عادته بدچیزی‌یه. میشه باهاش جنگید، یا میشه پذیرفت‌ش و براش راهکار پیدا کرد. کاش بشه یه خونه‌ی دیگه اجاره کنیم و همه‌مون (انصافاً تک‌تک‌مون) توش بخزیم و باز مثل گذشته تو سر و کله‌ی هم بزنیم، و از چیزهایی که دوست داریم، و چیزهایی که نه خیلی، حرف بزنیم.

وبلاگ‌درست‌کردن خیلی خوبه، واقعا ایده‌ی قشنگی‌یه. به نظرم حداقل حالا دیگه بهمون ثابت شده که نیاز به وبلاگ برای آرشیو کردن پست‌هایی که خوب یا بد، کوتاه یا بلند، بالاخره براشون زحمت کشیدیم و وقت گذاشتیم و بخشی از حس‌مونو توش خالی کردیم (و نیاز به برگشت به این خالی‌کردنه، دوباره و دوباره) خیلی حیاتی‌یه. ولی به نظرم کافی نیست. میشه در کامنت‌ها زندگی کرد و گروهی خزید به زیر یک پست و گروهی هم بحث کرد. میشه هر روز به خونه‌ی همدیگه سر بزنیم و ایده‌های همو چکش بزنیم. ولی بهتر نیست مثل قدیما با هم تو یه خونه زندگی کنیم و بیشتر لحظات رو اونجا در کنار همدیگه باشیم و صحبت کنیم و فقط گاهی شبا برگردیم دم در خودمون بازی کنیم و چیزهایی که در طول روز به هم گفتیم رو کمی جمع‌وجورتر، به دفتر خاطرات‌مون منتقل کنیم؟

اگه این نیاز رو شما هم مثل من حس می‌کنید، که خب مطمئنم این پست رو بی جواب نمی‌ذارید و پیشنهاد خودتون رو، و اون‌جاش که به نظرتون غلطه و بی‌فایده بعد از این، درمیون می‌ذارید. وگرنه که مثل سابق، به جای دیگه‌ای حواله می‌کنید و خلاص. که خب در اون صورت خاطرات گذشته سر جاش، و حالا به فکر امروز و فردا بودن باشه واسه یه وقت دیگه. فقط حس کردم این حرف‌ها باید زده می‌شد تا ....... خودتون جای خالی رو پر کنید.
های مای فرند :دی
می‌شه بهش فکر کرد اما به هر حال قالب وبلاگ هیچ‌وقت نمی‌تونه جای فروم رو بگیره. اون هم فرومی با قدمت پی‌تی با اونهمه یادگاری قدیمی. به فعالیت توی فروم‌های دیگه هم می‌شه فکر کرد. حداقل اونجا چهار تا آدم جدید هم هستن که شاید با اونها هم دوست شدیم و جمع بزرگتری رو داشته باشیم. چون اون چیزی که مسلمه در اواخر فعالیت سینمایی پی‌تی هم جمع خیلی بزرگی رو نداشتیم و جمع‌کردن اونها دور همدیگه هم با این شرایط که خیلی‌هاشون شاید به اینچا سر نزنن خیلی سخته.
 

Paranoid Android

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
164
حتي ميشه براي اينكه دوستان دوباره در كنار هم باشند، فعلا در حال حاضر، از همينجا گفتگوهاي كلي رو انجام داد تا براي مكان مناسب گفتگوهاي تخصصي به يك نتيجه رسيد و تصميم پاياني رو گرفت.

بستگی داره بچه‌ها چقدر پایه باشن. اگه هنوز شور و انرژی و حوصله فعالیت فرومی باشه، به نظرم همه‌چیز جور می‌شه. ولی باید همه بیان، اگه یه نفرم ما رو جا بذاره و نیاد، جمع‌مون جمع نمی‌شه. بهترین چیز اینه که بچه‌های قدیمی همه باشن، حداقل اونایی که تو دو سال اخیر کم و بیش بودن.

با ديگر دوستان فعال بخشهاي از دست رفته در ارتباط هستيد شما؟

خیلی کم، ولی دوست دارم بیشتر در ارتباط باشم و ازشون خبر بگیرم. اینکه کجا هستن و چی کار می‌کنن، آیا از پست‌هاشون بک‌آپ گرفته بودن، حس‌شون نسبت به همه این قضایا چیه ... ؟

های مای فرند :دی
می‌شه بهش فکر کرد اما به هر حال قالب وبلاگ هیچ‌وقت نمی‌تونه جای فروم رو بگیره. اون هم فرومی با قدمت پی‌تی با اونهمه یادگاری قدیمی. به فعالیت توی فروم‌های دیگه هم می‌شه فکر کرد. حداقل اونجا چهار تا آدم جدید هم هستن که شاید با اونها هم دوست شدیم و جمع بزرگتری رو داشته باشیم.

! HEY MAN

حالا یا یه فروم بی‌طرف(!) که همه سرش توافق کنن، بدونن که فروم خوبیه و می‌تونه جای خوبی برای گفتگو باشه، چه به لحاظ آزادی، امکانات، مدیریت، کاربرا، فضای فروم و ... ، یا اینکه اصلا بیایم خودمون هاست وارز بخریم و یه VB نال‌شده هم توش نصب کنیم و مشکلات مدیریت انجمن و سایت شخصی رو به جون بخریم و تمام مسائلی که باهاش میاد و غیره . ولی خوبی فرومی که مخصوص خودمون باشه، اینه که تقریبا روی تمام مسائل اداره‌ش می‌تونیم کنترل داشته باشیم، ولی خب دردسرهاش به همون اندازه بیشتره. ولی من پایه‌ش هستم، اگه بقیه باشن. اگه یه فروم خوب هم سراغ داریم که می‌شه روش توافق کرد، تا حتما حتما بدونیم همه میان و کسی جا نمی‌مونه، بازم هستم.

چون اون چیزی که مسلمه در اواخر فعالیت سینمایی پی‌تی هم جمع خیلی بزرگی رو نداشتیم و جمع‌کردن اونها دور همدیگه هم با این شرایط که خیلی‌هاشون شاید به اینچا سر نزنن خیلی سخته.

اینم هست. ولی فعلا من حتی مطمئن نیستم همون تعداد کم ، هم دیگه انگیزه‌ای براشون باقی مونده باشه. حالا ببینیم چی می‌شه دیگه. فعلا منتظرم بچه‌ها بیان که مشخص بشه با هم چند چندیم؟
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
بستگی داره بچه‌ها چقدر پایه باشن. اگه هنوز شور و انرژی و حوصله فعالیت فرومی باشه، به نظرم همه‌چیز جور می‌شه. ولی باید همه بیان، اگه یه نفرم ما رو جا بذاره و نیاد، جمع‌مون جمع نمی‌شه. بهترین چیز اینه که بچه‌های قدیمی همه باشن، حداقل اونایی که تو دو سال اخیر کم و بیش بودن.

درود

باور كنيد حتي اگه اول با تعداد كم هم اين حركت آغاز بشه، ميشه اميدوار بود به تدريج ديگر دوستان هم باخبر بشن و بيان! حتي افزايش بعضي دوستان تازه هم مي تونه مفيد باشه و صد البته باعث بشه همون قديميها هم با انگيزه بيشتري به فعاليت بپردازند!

خیلی کم، ولی دوست دارم بیشتر در ارتباط باشم و ازشون خبر بگیرم. اینکه کجا هستن و چی کار می‌کنن، آیا از پست‌هاشون بک‌آپ گرفته بودن، حس‌شون نسبت به همه این قضایا چیه ... ؟

خب همين هم خوبه! شايد همونها هم هر كدوم با يكي دو دوست ديگه در ارتباط باشند! در مورد بك آپ و اينا هم بنده فكر كنم چند تايي داشته باشم كه گرچه كمه تعدادشون ولي شايد براي آغاز يك گفتگو و البته زنده كردن خاطره بد نباشه. وقتي همه شون رو پيدا كردم، براتون مي فرستمشون.
 

Quen

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,319
لایک‌ها
3,806
محل سکونت
شهر گناه
پی تی که رسما فاتحه اش خوندست! دیگه اون اعضای قدیمی هم حال ندارن! ما هم حال نداریم! کار و زندگی فرصتی نذاشته برای فعالیت... شما هم بچسبید به کار و بیزینس که خربزه آب است! هر وقت هم فرصتی شد یه فیلم خوب ببینید و یاد قدیما کنید...
 

Paranoid Android

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
164
پی تی که رسما فاتحه اش خوندست! دیگه اون اعضای قدیمی هم حال ندارن! ما هم حال نداریم! کار و زندگی فرصتی نذاشته برای فعالیت... شما هم بچسبید به کار و بیزینس که خربزه آب است! هر وقت هم فرصتی شد یه فیلم خوب ببینید و یاد قدیما کنید...

شاید حق با تو باشه. حداقل درمورد خودم می‌تونم بگم که این چند وقته کمتر فرصت فیلم‌دیدن رو پیدا می‌کنم و اگه هم فرصت‌ش باشه، حس و حوصله‌اش نیست. ولی چرا اومدم اینجا و اون حرف‌ها رو زدم؟ راستش اتفاقاتی که برای فروم افتاد خیلی اعصاب‌مو بهم ریخت. تا چند وقت اصلا نت نمیومدم. نه به خاطر اینکه چهار تا نوشته ناشیانه خودم پاک شده بود، (که البته همیشه این عادت رو داشتم هر چند وقت بهشون سر بزنم و دنبال ضعف‌ها و قوت‌های استدلال‌هایی که زیر، پشت و میان بحث‌هایی که با بچه‌ها داشتیم وجود داشته، بگردم. پس تا حدی ناراحت شدم که اون پست‌ها از بین رفتن و این فرصت بازبینی و بازگشت دوباره به اون حس‌ها ازم گرفته شد.) بیشتر به این دلیل که پست‌های جذاب و مفید تمام آواتارهایی که در طول زمان برامون خاص شده بودن و از طریق ایده‌ها و طرز بیان‌شون یه جورایی هویت پیدا کرده بودن، از دست رفت. گریه نمی‌کنم و نمی‌گم،‌ مهم خاطراته که می‌مونه. یا این حرف اشتباه که اصلا وقتی تمام اون پست‌های دوستان‌ت سرجاش بود، حالا مگه چقدر بهشون سر می‌زدی و مرورشون می‌کردی؟، چون خیلی این کار رو می‌کردم. ولی حتی اگه هم این کارو نمی‌کردم، حداقل این امکان رو داشتم. حالا ندارم. خب اشکالی نداره. دیگه تموم شده. تقصیر خودم بود که فکر می‌کردم تو این عصر جدید، تو این دنیای مجازی، مدیریتی هست که برای خونه‌هایی که در شهرش ساخته می‌شه از آجرهای فکری، دست‌کم قد یک هزارم خونه‌های واقعی ارزش قائل باشه تا نذاره با بولدوزر بیان بزنن خاک‌ش کنن. تنها چیزی که در شاید خیلی کشورهای دیگه، حتی در دنیای مجازی هم براش اهمیت قائل هستن، آدم‌ها و ایده‌هاشون و وقتی که برای به اشتراک گذاشتن اون ایده‌ها می‌ذارن‌ه و اگه اشتباه نکنم اون ایده‌ها، یه مقدار، فقط یه ذره از متلک‌پرانی‌های کتاب‌چهره‌ای باارزش‌تره، ولی همچنان بی‌ارزش‌تر انگار!

من میگم نذاریم جمع‌مون به خاطر یه تصمیم لحظه‌ای اشتباه از هم بپاشه. نذاریم اونا به هدف‌شون برسن. حالا ممکنه بگین دیگه حس و حال فعالیت نداریم. بهش احترام می‌ذارم و میگم قصدم یک خبرگیری بود و بس. خبرگیری، نه احوال‌پرسی؛ چون سخت نیست حدس‌زدن اینکه حال‌مون چطوره. ولی انصافا از هم خبر بگیریم و به هم از هم خبر بدیم. داستان ما -به هیچ‌وجه ،تو پرانتز- تموم نشده.
 

Quen

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,319
لایک‌ها
3,806
محل سکونت
شهر گناه
شاید حق با تو باشه. حداقل درمورد خودم می‌تونم بگم که این چند وقته کمتر فرصت فیلم‌دیدن رو پیدا می‌کنم و اگه هم فرصت‌ش باشه، حس و حوصله‌اش نیست. ولی چرا اومدم اینجا و اون حرف‌ها رو زدم؟ راستش اتفاقاتی که برای فروم افتاد خیلی اعصاب‌مو بهم ریخت. تا چند وقت اصلا نت نمیومدم. نه به خاطر اینکه چهار تا نوشته ناشیانه خودم پاک شده بود، (که البته همیشه این عادت رو داشتم هر چند وقت بهشون سر بزنم و دنبال ضعف‌ها و قوت‌های استدلال‌هایی که زیر، پشت و میان بحث‌هایی که با بچه‌ها داشتیم وجود داشته، بگردم. پس تا حدی ناراحت شدم که اون پست‌ها از بین رفتن و این فرصت بازبینی و بازگشت دوباره به اون حس‌ها ازم گرفته شد.) بیشتر به این دلیل که پست‌های جذاب و مفید تمام آواتارهایی که در طول زمان برامون خاص شده بودن و از طریق ایده‌ها و طرز بیان‌شون یه جورایی هویت پیدا کرده بودن، از دست رفت. گریه نمی‌کنم و نمی‌گم،‌ مهم خاطراته که می‌مونه. یا این حرف اشتباه که اصلا وقتی تمام اون پست‌های دوستان‌ت سرجاش بود، حالا مگه چقدر بهشون سر می‌زدی و مرورشون می‌کردی؟، چون خیلی این کار رو می‌کردم. ولی حتی اگه هم این کارو نمی‌کردم، حداقل این امکان رو داشتم. حالا ندارم. خب اشکالی نداره. دیگه تموم شده. تقصیر خودم بود که فکر می‌کردم تو این عصر جدید، تو این دنیای مجازی، مدیریتی هست که برای خونه‌هایی که در شهرش ساخته می‌شه از آجرهای فکری، دست‌کم قد یک هزارم خونه‌های واقعی ارزش قائل باشه تا نذاره با بولدوزر بیان بزنن خاک‌ش کنن. تنها چیزی که در شاید خیلی کشورهای دیگه، حتی در دنیای مجازی هم براش اهمیت قائل هستن، آدم‌ها و ایده‌هاشون و وقتی که برای به اشتراک گذاشتن اون ایده‌ها می‌ذارن‌ه و اگه اشتباه نکنم اون ایده‌ها، یه مقدار، فقط یه ذره از متلک‌پرانی‌های کتاب‌چهره‌ای باارزش‌تره، ولی همچنان بی‌ارزش‌تر انگار!

من میگم نذاریم جمع‌مون به خاطر یه تصمیم لحظه‌ای اشتباه از هم بپاشه. نذاریم اونا به هدف‌شون برسن. حالا ممکنه بگین دیگه حس و حال فعالیت نداریم. بهش احترام می‌ذارم و میگم قصدم یک خبرگیری بود و بس. خبرگیری، نه احوال‌پرسی؛ چون سخت نیست حدس‌زدن اینکه حال‌مون چطوره. ولی انصافا از هم خبر بگیریم و به هم از هم خبر بدیم. داستان ما -به هیچ‌وجه ،تو پرانتز- تموم نشده.

شب زنده داری اغلب!؟ :rolleyes: :D

بیخیال بابا! آدم میفته میمیره حالا پی تی که عددی نیست اصلا همون بهتر که پاک شد تا بدونیم بي‌ثباتي فلك بوقلمون و شقاوت مردم دون و مكر و فريب جهان پتياره و وقاحت اين احسان بدقواره تا به کجاست:lol:

خبر از ما میخوای بگیری؟ من حقیقتا از هیچکس از بچه های پی تی خبر ندارم! خودم صبح میرم شرکت بعد از ظهر میام 2 ساعت پای اینترنت 2 ساعت فیلم و 2 ساعت هم بیرون رفتن یا مطالعه... روزی یه بار هم وینسنت تیم برتون رو میبینم:lol: خلاصه زندگی خوش میگذره دیگه چی PT باشه چه نباشه;)


پ.ن: دارم Django 1966 رو میبینم! همین جور کف و خون قاطی کردم! عجب فیلمی! عجب!
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
من میگم نذاریم جمع‌مون به خاطر یه تصمیم لحظه‌ای اشتباه از هم بپاشه. نذاریم اونا به هدف‌شون برسن. حالا ممکنه بگین دیگه حس و حال فعالیت نداریم. بهش احترام می‌ذارم و میگم قصدم یک خبرگیری بود و بس. خبرگیری، نه احوال‌پرسی؛ چون سخت نیست حدس‌زدن اینکه حال‌مون چطوره. ولی انصافا از هم خبر بگیریم و به هم از هم خبر بدیم. داستان ما -به هیچ‌وجه ،تو پرانتز- تموم نشده.

قويا و شديدا تاييد ميشه! بابا سنگ كه نيستيم كه! حتي اگه ديگه خيليهامون حال و حوصله فعاليت نداريم، وقتي ميايم هر از گاهي يه سر مي زنيم يه دونه like كه ميتونيم بكنيم دست كم نويسنده بدونه مخاطباني داشته نوشته ش و در دنياي خودش تنها نبوده! اين "خبرگيري" هم واقعا كار خوبيه اگه بشه انجامش داد و البته دوستان دوستانمون هم همكاري بكنند حتي اگه شده در حد يكي دو سطر باشه اين خبرگيريها!


خبر از ما میخوای بگیری؟ من حقیقتا از هیچکس از بچه های پی تی خبر ندارم! خودم صبح میرم شرکت بعد از ظهر میام 2 ساعت پای اینترنت 2 ساعت فیلم و 2 ساعت هم بیرون رفتن یا مطالعه... روزی یه بار هم وینسنت تیم برتون رو میبینم:lol: خلاصه زندگی خوش میگذره دیگه چی PT باشه چه نباشه;)


پ.ن: دارم Django 1966 رو میبینم! همین جور کف و خون قاطی کردم! عجب فیلمی! عجب!

جناب Quen عزيز، باور كنيد همين كه با وجود كار و گرفتاريهاتون وقت ميگذاريد و هر از گاهي به اينجا سر مي زنيد و ميگيد حوصله فعاليت كردن نداريد و البته اشاره مي كنيد به فيلمي كه داريد مي بينيد خيلي خوبه تا حدي كه اگه ديگران هم همين چيزها رو بيان بگن ديگه حله ، نظر شما چيه جناب Paranoid Android عزيز؟ :rolleyes:
 
Last edited:

Quen

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,319
لایک‌ها
3,806
محل سکونت
شهر گناه
قويا و شديدا تاييد ميشه! بابا سنگ كه نيستيم كه! حتي اگه ديگه خيليهامون حال و حوصله فعاليت نداريم، وقتي ميايم هر از گاهي يه سر مي زنيم يه دونه like كه ميتونيم بكنيم دست كم نويسنده بدونه مخاطباني داشته نوشته ش و در دنياي خودش تنها نبوده! اين "خبرگيري" هم واقعا كار خوبيه اگه بشه انجامش داد و البته دوستان دوستانمون هم همكاري بكنند حتي اگه شده در حد يكي دو سطر باشه اين خبرگيريها!




جناب Quen عزيز، باور كنيد همين كه با وجود كار و گرفتاريهاتون وقت ميگذاريد و هر از گاهي به اينجا سر مي زنيد و ميگيد حوصله فعاليت كردن نداريد و البته اشاره مي كنيد به فيلمي كه داريد مي بينيد خيلي خوبه تا حدي كه اگه ديگران هم همين چيزها رو بيان بگن ديگه حله ، نظر شما چيه جناب Paranoid Android عزيز؟ :rolleyes:


ما مخلص آقا/خانم Kasandra هم هستیم ولی بحث وقت گذاشتن نیست خودشون نمیخوان در زمینه فیلم و سینما فعالیت بشه ما مقصریم؟ الان همه بچه ها رفتن من خودم همیشه سر میزنم چون از سال 2003 اینجا رو فروم مفیدی یافتم و برای کاربراش ارزش قائلم ولی وقتی خودشون نمیخوان فعالیت کنی چه باید کرد!؟


پ.ن: جانگو هم تموم شد! حقیقتا اشکم دراومد (مستقیم رفت توی تاپ10)


تو فکر کردي که بُردي
مگه نه ، جانگو ؟
هنوز من زنده م
هنوزم دارم جنگم رو ادامه ميدم
جنگي که هرگز خاتمه پيدا نمي کنه
مي بينم که داري دعا مي کني
البته ، ما وقتي که مرگمون نزديک باشه دعا مي کنيم
ولي نميتوني علامت صليب رو با اون دستات بکشی
 

Kasandra

کاربر افتخاری و فعال خاطرات
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
2,876
لایک‌ها
5,889
محل سکونت
Among the untrodden ways...
ما مخلص آقا/خانم Kasandra هم هستیم ولی بحث وقت گذاشتن نیست خودشون نمیخوان در زمینه فیلم و سینما فعالیت بشه ما مقصریم؟ الان همه بچه ها رفتن من خودم همیشه سر میزنم چون از سال 2003 اینجا رو فروم مفیدی یافتم و برای کاربراش ارزش قائلم ولی وقتی خودشون نمیخوان فعالیت کنی چه باید کرد!؟


پ.ن: جانگو هم تموم شد! حقیقتا اشکم دراومد (مستقیم رفت توی تاپ10)

سپاس فراوان كه اين قدر بزرگواريد و اين قدر به بنده لطف داريد! :blush: درسته كه نميشه ديگه مثل گذشته فعاليت كرد و چنين انتظاري هم نميره، اما همين ارتباطهاي دوستانه-حالا هر چقدر هم اندك باشه-رو كه ميشه حفظ كرد. اظهارنظري، پرسشي، گفتگويي چيزي حالا هر وقت كه شد. در مورد قوانين فعاليت هم حق با شماست براي همين بعضي دوستان پيشنهادهايي در مورد يافتن مكاني ديگه رو دادند. چون هنوز در اون مورد تصميم گيري نشده، فعلا قرار شد گفتگوها اينجا انجام بشه.
 

hadi68

کاربر فعال سینما
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
130
لایک‌ها
27
محل سکونت
Astaneh Ashrafye
من کماکان بیکارم و فیلم زیاد می‌بینم :دی.
برای شروعی دوباره فروم نقد فارسی بدک نیست. خود همین آقا سعید هم اونجا عضو شده و چند تایی هم پست داده. بله آقا ما هوای شما رو داریم. (اسمایلی رابرت دنیرو در فیلم ملاقات با والدین)
خوبیش اینه که کاربر زیاد داره و توشون خوب و بد پیدا می‌شه. یک‌دهم پی‌تی قدیم کاربر خوب نداره ولی به اندازه‌ی پی‌تی این اواخر که داره!
 

Quen

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,319
لایک‌ها
3,806
محل سکونت
شهر گناه
من کماکان بیکارم و فیلم زیاد می‌بینم :دی.
برای شروعی دوباره فروم نقد فارسی بدک نیست. خود همین آقا سعید هم اونجا عضو شده و چند تایی هم پست داده. بله آقا ما هوای شما رو داریم. (اسمایلی رابرت دنیرو در فیلم ملاقات با والدین)
خوبیش اینه که کاربر زیاد داره و توشون خوب و بد پیدا می‌شه. یک‌دهم پی‌تی قدیم کاربر خوب نداره ولی به اندازه‌ی پی‌تی این اواخر که داره!


به به! آقا هادی گل!!! آقا من دیگه پام بشکنه نمیرم اون فروم نقد فارسی! اصلا فضا و جو داغونی داره:wacko:

حالا این پست رو زدم ازت تشکر کنم بابت اینکه آواتارت باعث شد من پارسال این فیلم سامورایی رو ببینم و فن "ژان پیر ملوبل" بشم... اخیرا هم دایره سرخ رو دیدم و چکار کرده این ملویل! خلاصه تشکر...

خدا بخواد و شرایط کشور کمی عوض بشه و فضای مجازی هم بازتر میشه اونوقت دوباره اینجا دور هم جمع میشیم... فعلا تا اون موقع:)
 

hadi68

کاربر فعال سینما
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 سپتامبر 2010
نوشته‌ها
130
لایک‌ها
27
محل سکونت
Astaneh Ashrafye
به به! آقا هادی گل!!! آقا من دیگه پام بشکنه نمیرم اون فروم نقد فارسی! اصلا فضا و جو داغونی داره:wacko:

حالا این پست رو زدم ازت تشکر کنم بابت اینکه آواتارت باعث شد من پارسال این فیلم سامورایی رو ببینم و فن "ژان پیر ملوبل" بشم... اخیرا هم دایره سرخ رو دیدم و چکار کرده این ملویل! خلاصه تشکر...

خدا بخواد و شرایط کشور کمی عوض بشه و فضای مجازی هم بازتر میشه اونوقت دوباره اینجا دور هم جمع میشیم... فعلا تا اون موقع:)
حالا درباره‌ی اون فروم زیاد سخت نگیر. من همینجوری در حد مطالعه باهاشون آشنایی دارم و عضو هم نیستم و به نظرم بد نیستش. فروم تمام حرفه‌ای از نظر کاربر و مدیر می‌خواید نیهیلنده که البته مورد عنایت قرار گرفته (منظورم رو که متوجه شدید!) و الان متروکه ولی اگه پست بخوره امکان داره دوباره یه رونقی بگیره. به هر حال من گزینه‌ها رو گذاشتم روی میز :دی.
آها.... از ملویل ارتش سایه‌ها هم فیلم قشنگیه!
 

Paranoid Android

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
164
اين "خبرگيري" هم واقعا كار خوبيه اگه بشه انجامش داد و البته دوستان دوستانمون هم همكاري بكنند حتي اگه شده در حد يكي دو سطر باشه اين خبرگيريها!
نظر شما چيه جناب Paranoid Android عزيز؟
rolleyessmileyanim.gif

اصلا بخدا تنها انتظار من همون دو خط خبردادن‌ه. نه می‌خوام انقلاب کنیم، دوباره حرکت خاصی بزنیم، تک و تنها، اگه کسی نخواد که نمیشه و نخواستیم اصلا. فقط بدونیم هر کسی کجا زنده است، اگه خودشون راضی باشن بدونیم، بلکه بتونیم باهاشون نفس بکشیم، دود سیگاری که ته لب‌شون می‌سوزه، بره تو روح‌مون، یه ذره نفس‌مون تازه شه. آمار بعضی‌ها رو داریم، خبر خیلی‌ها رو هم نداریم خب.

شب زنده داری اغلب!؟
rolleyessmileyanim.gif
biggrinsmiley.gif

به قول یکی؛ بگو شب بخوابه، من بیدارم ..... من شبو زنده نگه می‌دارم . شب‌کارم و اینجوریاست خلاصه!
biggrinsmiley.gif


بیخیال بابا! آدم میفته میمیره حالا پی تی که عددی نیست اصلا همون بهتر که پاک شد تا بدونیم بي‌ثباتي فلك بوقلمون و شقاوت مردم دون و مكر و فريب جهان پتياره و وقاحت اين احسان بدقواره تا به کجاست
laughingsmiley.gif

چی بگم بهت؟ حرف حساب که جواب نداره.

خبر از ما میخوای بگیری؟ من حقیقتا از هیچکس از بچه های پی تی خبر ندارم! خودم صبح میرم شرکت بعد از ظهر میام 2 ساعت پای اینترنت 2 ساعت فیلم و 2 ساعت هم بیرون رفتن یا مطالعه... روزی یه بار هم وینسنت تیم برتون رو میبینم
laughingsmiley.gif
خلاصه زندگی خوش میگذره دیگه چی PT باشه چه نباشه
winksmiley02.gif

چه جالب همه برنامه‌هات دو ساعته است، مثل سانس‌های سینما. من خیلی وابسته بودم به اون تالار سینما (و البته موسیقی) و بیش از حد امیدوار به زنده‌موندن و شاداب‌تر شدن‌ش. برای همین عادت کردن به اینکه دیگه اثری از هیچ‌کدوم‌ش نمونده، کمی برام سخت بود. بگذریم. راستی همکاری آخر برتون-دپ واقعا منو ناامید کرد(هر چند خیلی خوب شروع شد و تا یه جاهایی هم خوب پیش رفت، ولی بعد همه‌چیز خراب شد). تا کی دلمون به 'وینسنت'‌ و 'اد وود'‌ها خوش باشه و فیلم جدیدی در سطح اونا از استاد نبینیم؟

پ.ن: دارم Django 1966 رو میبینم! همین جور کف و خون قاطی کردم! عجب فیلمی! عجب!

پس یادم باشه در اسرع وقت برم دنبال‌ش. چون می‌دونم حداقل در مورد فیلم‌های کلاسیک سلیقه‌هامون دور نیست.

من کماکان بیکارم و فیلم زیاد می‌بینم :دی.
برای شروعی دوباره فروم نقد فارسی بدک نیست. خود همین آقا سعید هم اونجا عضو شده و چند تایی هم پست داده. بله آقا ما هوای شما رو داریم. (اسمایلی رابرت دنیرو در فیلم ملاقات با والدین)

فروم تمام حرفه‌ای از نظر کاربر و مدیر می‌خواید نیهیلنده که البته مورد عنایت قرار گرفته (منظورم رو که متوجه شدید!) و الان متروکه ولی اگه پست بخوره امکان داره دوباره یه رونقی بگیره. به هر حال من گزینه‌ها رو گذاشتم روی میز :دی.

بعد از یه بررسی اجمالی، به‌نظرم نیهیلند فروم پیچیده و باذوقی اومد. من به اون رأی می‌دم. شاید اصلا بچه‌های خودمونم اونجا باشن. من می‌گم به این فروم کوچ کنیم، نظر مثبت‌تون رو اعلام کنین!
 

Quen

کاربر فعال هنرهای نمایشی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
10 دسامبر 2009
نوشته‌ها
2,319
لایک‌ها
3,806
محل سکونت
شهر گناه
حالا درباره‌ی اون فروم زیاد سخت نگیر. من همینجوری در حد مطالعه باهاشون آشنایی دارم و عضو هم نیستم و به نظرم بد نیستش. فروم تمام حرفه‌ای از نظر کاربر و مدیر می‌خواید نیهیلنده که البته مورد عنایت قرار گرفته (منظورم رو که متوجه شدید!) و الان متروکه ولی اگه پست بخوره امکان داره دوباره یه رونقی بگیره. به هر حال من گزینه‌ها رو گذاشتم روی میز :دی.
آها.... از ملویل ارتش سایه‌ها هم فیلم قشنگیه!

ارتش سابه ها رو چون War بود نرفتم سراغش... بیشتر سبک جنایی اش رو دوست دارم.

راستی همکاری آخر برتون-دپ واقعا منو ناامید کرد(هر چند خیلی خوب شروع شد و تا یه جاهایی هم خوب پیش رفت، ولی بعد همه‌چیز خراب شد). تا کی دلمون به 'وینسنت'‌ و 'اد وود'‌ها خوش باشه و فیلم جدیدی در سطح اونا از استاد نبینیم؟

قبول دارم، سایه های تاریک واقعا فیلم ضعیفی بود ولی در عوضش فرانکن وینی عالی بود! همون چیزی بود که میخواستم...

پس یادم باشه در اسرع وقت برم دنبال‌ش. چون می‌دونم حداقل در مورد فیلم‌های کلاسیک سلیقه‌هامون دور نیست.

خداییش این جانگو آخر فیلم بود! البته این فیلمی که QT روی پرده داره فقط از لحاظ اسمی شبیه اون فیلم هست و ربط داستانی نداره پس نگران هیچی نباش! فقط یه چیزی بگم که من با دیدن این فیلم فرانکو نرو رو در حد ایستوود و کوربوچی رو در حد لئونه یافتم! هرچند این فیلم خودش تقلید از فیلم لئونه هست ولی سرشار از نبوغه و خلاقیته.... (راستی فرانکو نرو هم توی فیلم QT بازی کرده!!!)

بعد از یه بررسی اجمالی، به‌نظرم نیهیلند فروم پیچیده و باذوقی اومد. من به اون رأی می‌دم. شاید اصلا بچه‌های خودمونم اونجا باشن. من می‌گم به این فروم کوچ کنیم، نظر مثبت‌تون رو اعلام کنین!

فرید جان بیخیال! دیگه از ما گذشته بخوایم بریم یه فروم جدید... حوصله بحث نداریم! اعصاب نداریم:دی
 

Paranoid Android

همکار بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
14 مارس 2010
نوشته‌ها
121
لایک‌ها
164
قبول دارم، سایه های تاریک واقعا فیلم ضعیفی بود ولی در عوضش فرانکن وینی عالی بود! همون چیزی بود که میخواستم...

اِ کیفیت خوبش اومده؟ ای‌ول. حدس می‌زدم همکاری دوباره‌ش با جان آگوست بد درنیاد، هر چند فیلم کوتاه دهه هشتادش، به نظرم فیلم خوبی نیومد. ولی خب اون لایو-اکشن بود و این یکی انیمیشن استاپ-موشن‌ه. یعنی دو تا مدیوم کاملا متفاوت. پس اسکار انیمیشن رو می‌بره -به امید خدا- دیگه؟

خداییش این جانگو آخر فیلم بود! البته این فیلمی که QT روی پرده داره فقط از لحاظ اسمی شبیه اون فیلم هست و ربط داستانی نداره پس نگران هیچی نباش! فقط یه چیزی بگم که من با دیدن این فیلم فرانکو نرو رو در حد ایستوود و کوربوچی رو در حد لئونه یافتم! هرچند این فیلم خودش تقلید از فیلم لئونه هست ولی سرشار از نبوغه و خلاقیته.... (راستی فرانکو نرو هم توی فیلم QT بازی کرده!!!)

جالبه فیلم قبلی تارانتینو هم فقط شباهت اسمی با این فیلم داشت، هر چند با غلط املایی. یه نکته‌ی بامزه بگم؟ تا حالا هیچ‌کدوم از وسترن‌های لئونه رو ندیدم! [شکلک خجالت!] از فورد دیدم، ولی از لئونه نه. به نظر تو کدوم یک از این دو تا، وسترن‌هاش سرتره؟ چون معمولا خیلی با هم مقایسه می‌شن.

فرید جان بیخیال! دیگه از ما گذشته بخوایم بریم یه فروم جدید... حوصله بحث نداریم! اعصاب نداریم:دی

چرا آخه؟ حالا فوق‌ش اگه حس فعالیت نیومد، بی‌خیال‌ش می‌شیم. ولی حداقل تلاش کنیم... یهو دیدی جمع‌مون دوباره جمع شد و بچه‌هایی که خیلی وقته ندیدیم‌شون، هم اومدن. کار خاصی نمی‌خوایم بکنیم. فقط می‌خوایم به قول تو هر وقت که یه فیلم با ارزش دیدیم، بیایم اونو به همدیگه معرفی کنیم و درموردش حرف بزنیم. مثل کاری که همین الآن کردیم. همین.

ــ

فقط با مدیریت اونجا هم یه صحبتی بکنیم بد نیست. هادی، ادمین اون فروم رو می‌شناسی؟ باهاشون هماهنگی قبلی کنیم، به نظرم جالب‌تره.
 
بالا