برگزیده های پرشین تولز

نیروی درون

linkhoo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2005
نوشته‌ها
237
لایک‌ها
6
محل سکونت
موطن آدمی را در هیچ نقشه ای نشانی نیست.....موطن آد
به نقل از SHAOLIN :
به نام خدا
با عرض سلام به دوستان و اساتید عزیزم چندی بود که اینجانب در صدد رفع زحمت بودم و هر گاه تصمیم به این امر می گرفتم مسائلی مرا به ادامه راه ترغیب می کرد ابتدا بگویم که چرا تصمیم به جدا شدن از دوستان گرفته ام دلیل اول کمی وقت به علت تعدد کلاسها چون الطاف خداوندی امسال بیش از پیش مرا شرمنده خود نموده و کلاسهای عمومی و خصوصی من کمی بیش از حد گسترش پیدا کرده است که البته از خداوند منان می خواهم که این توفیقی را که به این حقیر عنایت کرده همچنان ما را لایق این امر بدانند و ما را همواره یاری بفرمایند . دلیل دوم که یکی از مهم ترین دلایل کم کردن زحمت اینجانب است صلاح دیدم بیش از این به علت حضور هنرجویانم که شاهد و ناظر مطالب و مباحث بعضاً بی نتیجه که نتیجه آن زیر سئوال رفتن کسوت و شان این حقیر با افراد دیگر منجر می شود بیش از این مزاحم دوستان و اساتید عزیز نگردم و در جایی که از لحاظ آشنایی و شناخت درست و منطقی بر این حقیر دارند یعنی در استان اصفهان و کلاسها و نشست های رودرو اگر بتوانم مثمر ثمر واقع شوم شرکت کنم که اگر قدر هم ندانند حداقل نیش و کنایه هم نزنند . اما چرا تاکنون همواره سعی کردم بمانم و مزاحم دوستان و اساتید شوم به چند علت مهم بوده 1 - وجود دوست و استاد عزیز و نازنینم که سرلوحه اخلاق و رفتار و متانت است جناب آقای رضا بابازاده بوده اند که خود این حقیر شخصاً نکات بسیاری از این استاد بزرگوار یاد گرفته ام .
2 - بخاطر وجود دیگر دوستان علاقه مند و اساتید خوبم مانند طوطی و دراگون و د وان و ..... که بر این حقیر منت گذاشته و بر اطلاعات این جانب بسیار افزوده اند .
3 - بخاطر عشق و علاقه خودم به طرح مسائل و نکات آموزشی و عنوان تجربیات چند ساله خودم که اگر بتوانم ذره ای از این تجربیات را با دیگران تقسیم کنم .
و اما جواب شما دوست عزیز من همیشه و در همه حال توانسته ام خیشتن داری خود را حفظ کنم و بر خود مسلط باشم که این را نیز از برکات ورزشم و تمرکز ذهن و تمرینات آن می دانم اما شما دوست عزیز و دیگر دوستان بدانید که در زندگی و در نقاطی از موقعیتهای پیش آمده زمانیست که باید در حد توان از خود و از افکار و ایمان و اعتقاد خودتان تا آخرین نفس مبارزه کنید و از هیچ گونه سدی نهراسید و در مقابل ناکسان و یاوه گویان و عقده پراکنان که خود نمودی از هرج و مرج و نابخردی در تمام مقاطع هستند حتی یک قدم نیز کوتاه نیایید و همانطور که از معصوم روایت کردم با مغروران همانطور باشید خود آنان هستند دوستان خوبم دافعه و جاذبه باید در کنار هم باشند زمانیست که شما باید از الطاف و گفتار نرم استفاده کنید و این گفتار و الطاف شامل همه کس نخواهد بود چرا که فرد مورد نظرتان را باید به دقت بشناسید که آیا با نرمی و گفتگو به نتیجه می رسید و شر او را دفع خواهید کرد یا نه و اگر با نرمی نشود با روی دیگر شمشیر و لبه تیز و برنده آن از لحاظ منطق و بحث کوبنده باید با او مقابله نمایید چرا که ترحم بر پلنگ تیز دندان ستم کاری بود بر کوسفندان اگر امروز جواب افراد ی از این دست را توانستید بدهید که هیچ و اگر نتوانستید و یا کوتاه آمدید هم خود و توان خود را زیر سئوال برده اید و هم اجازه داده اید ایشان با فراخ باز بر دیگران نیز چنین کنند این نوع رفتار حتی برای فرد خاطی نیز مناسب است چرا که فردی که با این نوع رفتار مواجه شود خود به خود پس از اندکی جدل و بحث تکلیف خود را روشن می سازد . بسیاری از شما و حتی می دانم دوست خوبمان جناب آقای بابازاده نیز بر نوع رفتار و نوشتار من متعجب شده اند اما اگر به فن بیان و سفسته و منطق و..... آشنا باشید این نوع رفتار را درک کرده و بر من خرده نخواهید گرفت این دوستمان را من از این نبردبان غرور که بالا می رود به زیر می کشم و بدانید که در حق ایشان نیز لطف می کنم .چرا که گفته اند
نردبان این جهان ما ومنی است عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم هر کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست

اگر ایشان و افرادی مانند ایشان را اینگونه تنبیه نکنیم دود آن در آینده به چشم همه خواهد رفت .
در آخر باید عرض کنم بابت شعر و سروده زیبای شما که نطق کاملی را ایراد کردید من نه عقده استادی داشته ام و ندارم این عقل و شعور انسان است که از کدکی باید به حد اعلای خود برسد و این شعر به همچون افرادی به مانند خود شما صدق می کند چون که همین شما بودید که تاپیکی منحرف ایجاد کرده بودید که اگر با عکس العمل سریع دوست و استاد خوبم بابا زاده مواجه نمی شدید اینک ......... / من خدا را آنقدر شاکرم که در جایی که می بایستی احترام و شان خود را دارا باشم در بین عزیزان و هنرجویان و قدر دانان دارا هستم و انشاالله که بتوانم این داشته عظیم را همچنان حفظ کنم و خداوند این لیاقت را از این حقیر نستاند . چون آینده تاپیک و سایت را در چنان که می بایست شایسته نمی بینم با تمامی شما عزیزان خداحافظی می کنم انشاالله در حد توان فقط برای استفاده و خواندن مطالب با ارزش شما دور را دور در مقاطعی به تاپیک سر می زنم و نگاشتن و ایراد مطالب و نکات آموزشی را به اساتید بی نظیر و خوبم وامی گزارم . البته در حد توان در تاپیک چانگ چوان به فعالیت و ایجاد نوشتار در مورد اساتید خوبم و معرفی سبکهای ووشو و نکات و تجربیات رزمی 18 ساله خودم می پردازم و در کنار اساتید دیگر تاپیک چانگ چوان کسب تجربه می کنم .
با تشکر شائولین .

جمالت افتاب هر نظر باد
ز خوبی روی خوبت خوب تر باد
استاد عزیز و ارجمند جناب شائولین . بسیار از خواندن این متن متعجب شدم . نه از بابت حرف ها تان بل از این بابت که چه اسان ما را از فیض وجودتان محروم می کنید .براستی استاد این ظلمی بس بزرگ در حق دوستدارانتان است .استاد عزیز دست تاریکی بسی کوتاه تر از ان است که بتواند چهره افتاب را بیالاید و ابر تیره بزودی فرو میریزد در حالی که آفتاب همواره بوده و خواهد بود و چه ابلهن آنان که در سایه حضور ابر تیره آفتاب را انکار میکنند .
استاد عزیز وجود مبارک شما برای ما همان آفتاب است . چرا و چگونه راضی می شوید ما را از این آفتاب و گل را از باغبان محروم سازید . از جانب تمام دوستان صمیمانه و مصرانه از شما میخواهم که در تصمیم خود تجدید نظر فرمایید باشد که بار دیگر چون گذشته بر ما منت نهید ....
 

M.Rouzbehani

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
24 می 2006
نوشته‌ها
12
لایک‌ها
0
سن
40
محل سکونت
tehran
خوب ....

که اینطور ... دیگه روی ما رو هم نمیخواین ببینین بی معرفتا ؟
خوب اون عکس رو ورداشتم .
یه ذره سر به سرتون گذاشتم چرا ناراحت میشین حالا... آقا ما اومدیم خایه مالی ...

آقای شائولین که من آخر اسمشو نفهمیدم تو نامه آخرش یه چیزایی از رفتن نوشت . چرا ؟
من فکر میکنم که بخاطر کل کل با من نبود بلکه به این علت بود که فکر میکنه توصیه هاش فاییده ای نداره و کسی اونها رو اجرا نمیکنه ...
گوش تون رو وا کنید : اولا من نگفتم که من حتی یک ذره از علوم متا فیزیک سر در میارم . بلکه گفتم اعتقاد دارم .
دوما نگفتم که آقای شائولین هیچی حالیش نیست ( من پست های این تاپیک رو از اول خوندم ... ) اگه حالیش نبود اظهار نظر درستی راجع به یک سری تمرینات نداشت کما اینکه نظر دوستشو در رابطه با بحث ( تنفس و تنفس و تنفس بجای تمرین تمرکز به ساعت پاندولی ) رد کرد و کلا دید واقع بینانه تری نسبت به بقیه داشت که من خوشم اومد . به تمرین و ممارست بجای رویا پردازی بها میده و این عالیه . ولی اطلاعات بیکران دلیل بر ضریب هوشی بالا نیست ..... اه چقد کل کل میکنی ، خوب راس میگم دیگه !!!
در ضمن اون خنگی که از روان شناسی چهره صحبت کرد باید بگم خیلی خنگه همین . از کجا معلوم قیافه اون ننه مرده قیافه منه ؟
ولی خوب شد ادبیاتمون قوی شد ! خیلی وقت بود به جای ...شعر عین آدم حرف نزده بودیم .
شما هم حالا قهر نکن . من 3 ساعت تمرین ساعت پاندولی رو از فاصله 2 متر و نیمی اجرا کردم . پدر چشم در اومد ولی تمرین خوبی بود .. بنده هم عین سیریش بهت چسبیدم ولت هم نمیکنم ، نمیدونی وقتی عصبانی میشی چه حالی میده ... شوخی کردم ...
ولی باید یه سازماندهی به این قضیه بدیم . ای بابا چقد لج میکنید مگه ندیدی که چقد کم تمرینات و مداومت رو جدی میگیرن . بابا حتما یه جای کار اشکال داره دیگه . تبلیغات و تبلیغات و تبلیغات باید کاری کنیم داستان رو جدی بگیرن چون واقعا جدیه . حتا ایمان 2 بخش داره یکی تلقین یکی تبلیغ ! اون اراجیفی هم که نثارتون کردم یه راه تبلیغه . دقیقا درست گفتی حرف درست همه جا درسته ولی تو وبلاگ فانتزی عمل نمیکنه . باید الکی شاخ و برگ به موضوع بدیم و یه نمای جدی ازش بسازیم که هر ادم عامی که اونو دید دوباره نگه ( اه این شر و ورا چیه ! ) مرگ من راست نمیگم ؟ واسه نابغه ها که آموزش نمیدی .. واسه ادمای عادی حرف میزنی . به خیر و صلاح خودشونه که با تکنیک به سراغشون بری چون نمیفهمن . امیدوارم کسی ناراحت نشه ولی وقتی تمرین رو اجرا نکنن یعنی نفهمیدن یا جدی نگرفتن یا بهش باور پیدا نکردن حالا تو تا اخر عمر حرف خودتو بزن . یه موقع کم نیاری خدا نکرده
خواستی دیگه نیای به میل من یه نام و نشونی بده بتونیم پیدات کنیم .

هر کی مسخره کنه خودش میدونه ها !
 

armanbm

Registered User
تاریخ عضویت
11 مارس 2004
نوشته‌ها
42
لایک‌ها
6
آقا روز بهانی به جای اینکا را برو با یه یوزر دیگه بیا که کسی نشناستت! این مشکلاتم دیگه پیش نمیآد!!!

--------
این سرخی بعد از سحر گه نیست....
این یادگار سیلی سرد زمستان است...
 

utan

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 می 2006
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
با عرض سلام خدمت تمام اساتید
من از اطلاعات خوبتون خیلی استفاده میکنم اگه میشه در باره نیروی چی بیشتر بگید ممنون.
 

linkhoo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2005
نوشته‌ها
237
لایک‌ها
6
محل سکونت
موطن آدمی را در هیچ نقشه ای نشانی نیست.....موطن آد
به نقل از M.Rouzbehani :
خوب ....

که اینطور ... دیگه روی ما رو هم نمیخواین ببینین بی معرفتا ؟
خوب اون عکس رو ورداشتم .
یه ذره سر به سرتون گذاشتم چرا ناراحت میشین حالا... آقا ما اومدیم خایه مالی ...

آقای شائولین که من آخر اسمشو نفهمیدم تو نامه آخرش یه چیزایی از رفتن نوشت . چرا ؟
من فکر میکنم که بخاطر کل کل با من نبود بلکه به این علت بود که فکر میکنه توصیه هاش فاییده ای نداره و کسی اونها رو اجرا نمیکنه ...
گوش تون رو وا کنید : اولا من نگفتم که من حتی یک ذره از علوم متا فیزیک سر در میارم . بلکه گفتم اعتقاد دارم .
دوما نگفتم که آقای شائولین هیچی حالیش نیست ( من پست های این تاپیک رو از اول خوندم ... ) اگه حالیش نبود اظهار نظر درستی راجع به یک سری تمرینات نداشت کما اینکه نظر دوستشو در رابطه با بحث ( تنفس و تنفس و تنفس بجای تمرین تمرکز به ساعت پاندولی ) رد کرد و کلا دید واقع بینانه تری نسبت به بقیه داشت که من خوشم اومد . به تمرین و ممارست بجای رویا پردازی بها میده و این عالیه . ولی اطلاعات بیکران دلیل بر ضریب هوشی بالا نیست ..... اه چقد کل کل میکنی ، خوب راس میگم دیگه !!!
در ضمن اون خنگی که از روان شناسی چهره صحبت کرد باید بگم خیلی خنگه همین . از کجا معلوم قیافه اون ننه مرده قیافه منه ؟
ولی خوب شد ادبیاتمون قوی شد ! خیلی وقت بود به جای ...شعر عین آدم حرف نزده بودیم .
شما هم حالا قهر نکن . من 3 ساعت تمرین ساعت پاندولی رو از فاصله 2 متر و نیمی اجرا کردم . پدر چشم در اومد ولی تمرین خوبی بود .. بنده هم عین سیریش بهت چسبیدم ولت هم نمیکنم ، نمیدونی وقتی عصبانی میشی چه حالی میده ... شوخی کردم ...
ولی باید یه سازماندهی به این قضیه بدیم . ای بابا چقد لج میکنید مگه ندیدی که چقد کم تمرینات و مداومت رو جدی میگیرن . بابا حتما یه جای کار اشکال داره دیگه . تبلیغات و تبلیغات و تبلیغات باید کاری کنیم داستان رو جدی بگیرن چون واقعا جدیه . حتا ایمان 2 بخش داره یکی تلقین یکی تبلیغ ! اون اراجیفی هم که نثارتون کردم یه راه تبلیغه . دقیقا درست گفتی حرف درست همه جا درسته ولی تو وبلاگ فانتزی عمل نمیکنه . باید الکی شاخ و برگ به موضوع بدیم و یه نمای جدی ازش بسازیم که هر ادم عامی که اونو دید دوباره نگه ( اه این شر و ورا چیه ! ) مرگ من راست نمیگم ؟ واسه نابغه ها که آموزش نمیدی .. واسه ادمای عادی حرف میزنی . به خیر و صلاح خودشونه که با تکنیک به سراغشون بری چون نمیفهمن . امیدوارم کسی ناراحت نشه ولی وقتی تمرین رو اجرا نکنن یعنی نفهمیدن یا جدی نگرفتن یا بهش باور پیدا نکردن حالا تو تا اخر عمر حرف خودتو بزن . یه موقع کم نیاری خدا نکرده
خواستی دیگه نیای به میل من یه نام و نشونی بده بتونیم پیدات کنیم .

هر کی مسخره کنه خودش میدونه ها !
چه خوش گفت آنم شاعر شيرين سخن:
خداوندا بر سر دارم كن
ولي مردم آزارم مكن...
آقاي روزبهاني عزيز بهتره فعلآ تا يه مدتي از اين جمع دوري گزينيد شايد فرجي حاصل شد ....
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
دروود
آقای شائولین نمیدونم منظورتون شعری که من نوشتم بوده یا نه اما اگه منظورتون اون شعر هست باید بگم که من در آخر اکثر پست هام یک بیت شعر مینویسم و هیچ قصدی هم نداشتم اگرم ناراحت شدید ازتون عذر میخوام ولی من هیچ قصد بدی نداشتم.
براتون یک پیغام خصوصی نوشته ام.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

--------------------------------------------------------------------------------

با سلام

مدتی در میان امتحاناتم میامدم و بحثی را که پیش آمده بود را مطالعه میکردم ولی وقت پیغام گذاشتن نداشتم.اما حالا بر خودم واجب کردم تا نظری در مورد دفاعیه استاد گرام شائولین و آقای M.Rouzbehani بگم.
آقای M.Rouzbehani شما در مطالب اولیتون اگه اشتباه نکنم اضحار کردید که اینجا یک سایت فانتزی است و یک سایت فانتزی هم باید همه چیزش فانتزی باشه.یک مثال میزنم:وقتی شما کتابی درباره متافیزیک میخری توی اون کتاب فقط درباره متافیزیک است نه زیست و شیمی.
ضمنا ما همه که در این انجمن هستیم با استاد شائولین و گفته های ایشان احترام میگزاریم و آنها را قبول داریم ولی شما ناگهان از کدام کنج عالم خدایی آمدی نمیدانم که یهو یکی از اساتید بزرگ را زیر سوال میبری که چندین سال در هنرهای رزمی سابقه دارند ولی شما چه طور؟
ضمنا بزرک ترین استباه شما اینه که اینجا را فوروم متافیزیک میبینید.باید به شما گفته باشم که متافیزیک شاخه های بسیار زیادی دارد که اگر بخواهید براتون مینویسیم و یکی از شاخه های آن که در هنرهای رزمی کاربرد بسیار زیادی دارد شاخه نیروی درون(Inner Power) است که شما کل متافیزیک را زیر سوال بردید.
ضمنا هر کسی که یک ذره روانشناسی صورت بلد باشه حتی بطور تجربی از عکس شما یک چیزایی دستش میاد....
اگر هم من چیزی یادم رفت بگم و یا غلط املائی داشتم ببخشید فقط بحث را تمام کنید و حتی اگه میشه جواب من را ندید چون ماجرا ادامه پیدا میکنه.

با تشکر فراوان

آقای محترم .مرد حسابی چقدر شما رو داری و از رو نمی روی
اندکی هم خجالت خوبست .شما به چه حقی اینچنین بی ادبانه و گستاخانه با استاد شائولین حرف میزنید .شما آزادید هر کار که میخواهید بکنید ولی بروید جای که ما شما را زیارت نکنیم . مطمئن باشید دوستاران شما بدنبالتان خواهند امد .
ای لعنت بر...

جمالت افتاب هر نظر باد
ز خوبی روی خوبت خوب تر باد
استاد عزیز و ارجمند جناب شائولین . بسیار از خواندن این متن متعجب شدم . نه از بابت حرف ها تان بل از این بابت که چه اسان ما را از فیض وجودتان محروم می کنید .براستی استاد این ظلمی بس بزرگ در حق دوستدارانتان است .استاد عزیز دست تاریکی بسی کوتاه تر از ان است که بتواند چهره افتاب را بیالاید و ابر تیره بزودی فرو میریزد در حالی که آفتاب همواره بوده و خواهد بود و چه ابلهن آنان که در سایه حضور ابر تیره آفتاب را انکار میکنند .
استاد عزیز وجود مبارک شما برای ما همان آفتاب است . چرا و چگونه راضی می شوید ما را از این آفتاب و گل را از باغبان محروم سازید . از جانب تمام دوستان صمیمانه و مصرانه از شما میخواهم که در تصمیم خود تجدید نظر فرمایید باشد که بار دیگر چون گذشته بر ما منت نهید ....
__________________

به نام خدا و با عرض سلام خدمت دوستان و اساتید عزیز .
گاهی اوقات موقعیتهایی پیش می آید که انسان نمی داند چگونه باید شکر نعمات الهی را بخاطر این همه الطاف بیکران که خداوند به او هدیه کرده است شکر گزار باشد و اینک بدون هیچ شکی یکی از این موقعیتها برای من پیش آمده است و نمی دانم که چگونه و چطور و با چه زبانی این همه الطاف خداوندی را شکر گویم چرا که با عطا کردن نعمتهایی بیکران من را همواره بر این بنده حقیر منت گذاشته و بنده نوازی کرده است که امیدوارم بتوانم با لطف وکمک بی دریغ خودش همچنان لیاقت این الطاف را داشته باشم و شکر گزار باشم یکی از این موهبتهای خداوندی اعطاع دوستان و اساتیدی بزرگ و نازنین که شما عزیزان باشید بوده است و زبان از این همه محبت و عشق خالص و شعور و معرفت شما ناتوان است من پس از خواندن پی ام های فراوان شما و پستهای مهربانانه شما اشک در چشمانم حلقه زد و خستگی 18 سال کار و تلاش و تمرین به یکباره از وجود من بیرون رفت شما مرا به عنوان استاد خطاب کرده اید که هر کدام از شما خود استاد زیبایی ، معرفت و عشق هستید که این استادی به همراه اطلاعات ناب شما مرا به زیبا ترین مرحله فهمیدن عشق رهنمون ساخته است و درک خوبی و مهربانی و عشق را بیش از پیش از شما عزیزان آموختم همانطور که در این جا در این مدت هنرجویانم به مانند شما مرا غرق خجالت و الطاف بیکران خود ساخته اند دوستان ای کاش بتوانم همان چیزی باشم که شما مرا به آن می خوانید و خداوند توانی به من عطا کند که بتوانم جواب این همه مهر و محبت شما را نه با زبان بلکه با روح و جان به شما پاسخ بدهم .
در جواب پیامها و مطالب ارسالی شما بصورت پی ام و پستهای شما در تاپیک همانقدر می توانم بگویم که من کوچک و شاگرد همه شما هستم و خاک پای شما دوستان و اساتید خوبم .
دوستانی که برای مطلب ارسال کرده بودند و محبت کرده اند ، همگی بر این تاکید داشته اند که چرا بخاطر فردی
M.Rouzbehani بخواهید خود را ناراحت کنید. امروز دوست خوبم جناب آقای بابازاده که مرا همواره شرمنده خود کرده و واقعاً از روی با محبت ایشان خجالت می کشم با مطالب سراسر پر مهر و محبتشان با من گفتگویی در چت داشتیم من به این بزرگوار نیز گفتم که واقعاً چنین نیست که به خاطر فردی نا معقول مثل ایشان بخواهم کناره گیری کنم بلکه شما دیدید که من با زبانی رک و بعضاً تند نیز با ایشان برخورد کردم و اتفاقاً ایشان خود اعلام آتش بس دادند اما همواره دیدیم که با ز هم در لفافه به تاپیک و دوستان و کلاً اصل و محتوای مطالب دوستان که با زحمات و وقت زیاد و صرف هزینه های شخصی اینترنتی که بدون هیچ چشم داشتی در اختیار دوستان قرار می دهند را بی محتوا و همه را افکار کودکانه و ابلحانه و نشات گرفته از ذهن رویاپردازانه معرفی می کرد که اینجانب با تمام توان جواب ایشان را دادم اما این کناره گیری بخاطر بی تربیتی و توهینات ایشان به خودم نبوده و نیست بلکه تعداد زیادی از هنرجویان من که اتفاقاً در این تاپیک عضو هم نیستند ولی فقط بخاطر نکته اندوزی جهت سفارش اینجانب مطالب دوستان و اساتید را دنبال می کردند متاسفانه شاهد بحث اینجانب با این دوست خوبمان بودند که همانطور که برای دوست و استاد خوبم بابازاده عنوان کردم درصدد جواب به این دوست خوبمان برآمده بودند که با صحبتها و نهی کردن من از این کار اما باز هم با اسرار از اینجانب خواستند که اجازه ورود به تاپیک را به آنان بدهم اما چون جو تاپیک و افکار شما دوستان ممکن بود بهم بریزد و البته روی خوشایندی نداشت به همین خاطر به دوستان وحتی چند تن از اساتید که دورادور موضوع را دنبال می کردند به اینجانب سفارش کردند کمی دور از ماجرا باشم تا این حساسیت فروکش کنند البته از دوست خوبم آقای بهمن پور که یکی از مربی تاچی استان هستند و دیگر دوستان و اساتیدو همه هنرجویانم که بر من منت گذاشتند و بر شان این حقیر ناراحت بودند ( که البته من لایق اینهمه محبت و تعریف نیستم ) بسیار تشکر می کنم . با این همه عشق شما جوابی برای گفتن ندارم و تنها کاری که می توانم بکنم این است که با خود عهد کرده ام آنقدر برای شما با جان و دل تلاش کنم تا شاید انشاالله بتوانم این همه خوبی را هر چند ناچیز جبران کنم و البته که روز شماری می کنم که از نزدیک با شما دوستان هم نوا شوم و دیدارها تازه گردد و روی ماه شما را ببوسم .
در آخر از linkhoo استاد خوبم جناب آقای بابازاده The_Last_Dragon که مرا خجالت زده کرده اند armanbm که پی ام سراسر پر مهر و محبت ایشان نیز مرا خجالت زده کرد تشکر می کنم و دیگر دوستان که از آنها نیز تشکر می کنم .
با تشکر شائولین .
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
به نام خدا

سلام خدمت دوستان عزیز و اساتید بزرگ
من این 3 روز که نبودم مثل اینکه خیلی اتفاق ها افتاده و این اقا روزبهانی دارن تاپتیک ما را از هدف اصلیش خارج میکنندمن دوست دارم با این دوست خود صحبت هایی را کنم که امیدوارم بخوانند
آقای روز بهانی حدود 1 هفته از ورود شما به این تاپتیک میگذرد و ما شما را در ابندا به چشم یک دوست میدیدیم اما شما با لحن صحبت های خود همه را از خود رنجاندید و باعث شدید تاپتیک نیروی درون از مقصد اصلی خود که رساندن افراد به مرحله اشرف مخلوقاتی بود بر هم زنید و باعث شدید در این تاپتیک حرف هایی که به فردی بی حرمتی میشود زده شود و دوستان بنده را تمسخر کنید و...
ما پذیرای تمامی افراد هستیم ولی(افرادی که در درجه اول این نیرو را تا حدودی بشناسد و بخواهد چیز های جدیدی یاد بگیرد و در درجه دوم ادب را رعایت کنند ) شما نه اطلاعاتی در زمینه نیروی درون دارید نه ادب پس ما نمیتوانیم همچین فردی را در تاپتیک خود قبول کنیم امیدوارم از صحبت های بنده ناراحت نشوی چون من اصولا نمیخواهم به کسی بی احترامی کنم ولی شما خود باعث شدید تا من هم این تذکرات را که البته دوستان و اساتید قبل از من گفته اند را باز هم تکرار کنم
من برای شما یک طرح هم دارم
برید کمی روی حرف های زده شده از ظرف ما و از طرف خودتان فکر کنید اگر حق با شما بود که هیچ ولی اگر حق با ما بود با ای دی جدید وارد شوید و اعلام نکنید که کی هستید ودر کنار هم به استحکام گروه کمک کنیم اگر هم دیدی حق با شماست بنده از طرف خودم و دوستانم از شما معذرت میخواهمو از شما خواهش میکنم تمامی پست های خود را پاک کنید و از هم خداحافظی کنیم
امیدوارم اول فکر کنید بعد جواب دهید
موفق باشید
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
دوستان برای اینکه تاپتیک دوباره در مسیر خود بیفتد بنده مطالب خود را ادامه میدهم هر چند میخواستم ادامه مطالبم را در اهذوران بنویسم
اصول حرکات بدنی یوگا

. بدن را در وضعيتي قرار دهيد که يا در طول شبانه روز اصلاً انجام نمي گيرد و يا خيلي به ندرت انجام مي گيرد. بدن شما در شبانه روز وضعيتهاي مختلفي را به خود مي گيرد، اما بعضي از وضعيتها هست که بدن شما اصلاً در آنها قرار نمي گيرد و يا خيلي کم قرار مي گيرد. مثلاً کمتر پيش مي آيد که شما دستتان را از بالا به پشت خود ببريد و از آرنج خم کنيد يا کمتر پيش مي آيد که بر خلاف جاذبه زمين و به صورت سر و ته قرار بگيريد به طوري که سر پايين، و پاها بالا باشند. با اين تعريف شما مي توانيد خودتان صدها حرکت يوگا ايجاد کنيد.
2. دست کم يک دقيقه در اين وضعيت ثابت بمانيد و توقف کنيد.

3. حالا بايد در اين وضعيت ويژه تمرکز کنيد. تمرکز شما سه حالت دارد:
الف – اگر عضله اي متحمل فشار شده است، فکر خود را بر آن عضله متمرکز کنيد. لزومي ندارد به اين فکر کنيد که آن عضله در حال شل شدن است. فقط به آن توجه کنيد.

ب – اگر با کشش عضلاني مواجه نيستيد به يکي از نقاط انتهايي بدن توجه کنيد مانند نوک انگشتان دست، نوک انگشتان پا، نوک بيني و يا بالاي سر.

پ – اگر منظور شما از يوگا فعل و انفعالي خاص يا درمان است، به طور ذهني بر آن فعل و انفعال تمرکز کنيد. مثلاً وقتي سر را پايين قرار مي دهيد و پاها را بالا، مي توانيد تمرکز کنيد که خون از انگشتان پاهاي شما به طرف پوست سرتان سرازير مي شود و پياز مو تقويت مي گردد.


4. بسيار دقت کنيد که در يوگا، کششها ملايم و خفيف باشند. هرگونه فشار سنگين بر خود آوردن غلط است. اگر بعد از يوگا احساس خستگي کنيد و درد عضلاني داشته باشيد، آنچه انجام داده ايد ورزش بوده به يوگا.
اشتباهي که بيشتر افرادي که کتابهاي يوگا را مطالعه مي کنند مرتکب مي شوند اين است که مثلاً وقتي مي بينند کسي سرش را به طرف پاهايش خم کرده و به زانو چسبانده است، آنها هم سعي مي کنند که با فشار، همين وضع را ايجاد کنند در حالي که بايد تا جايي پايين مي رفتند که کشش ملايمي ايجاد مي شد و همانجا توقف مي کردند. شما هم نبايد به خود فشار آوريد که يکباره چنين وضعيتي به خود بگيريد. تأکيد مي کنيم کشش، ملايم و خفيف باشد.


5. يوگا به عضلاتي که معمولاً کمتر مورد توجه قرار مي گيرند، بيشتر توجه دارد. به عضلاتي مانند زبان، پشت ران، پشت، پشت کتف و . . . بسيار توجه کنيد.


6. بين هر دو حرکت يوگا دست کم سي ثانيه توقف کنيد و چند نفس عميق بکشيد. چه وقت و چقدر تمرينات يوگا را انجام دهيم؟ به هيچ عنوان در انجام يوگا افراط نکنيد. روزي يک بار يوگا کنيد و حرکاتي که انجام مي دهيد از 4 تا 5 حرکت تجاوز نکند و بيشتر از 7 تا 8 دقيقه طول نکشد.
 

utan

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 می 2006
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
با سلام خدمت اساتید اینا تو یه وبلاگ پیدا کردم:
هیجده تمرین ابداعی راهب تامو شامل 11 حرکت میباشند که در مجموع 7 حرکت تکراری نیز اعمال میگردد:
1- صاف بایستسد، کمرتان عمود، چشمها کاملاً باز و فکر متمرکز، هوای مانده خارج و هوای تازه استنشاق گردد.
2- (کشش به سوی بالا). دستهایتان را تا منتهی الیه بطرف بالا بکشید، سپس متناوباً در امتداد پایین آوردن دست چپ و راستتان هر دو کف دست بازو مسطح باشند، این عمل به منظور تصرف نیروی ذاتی و درونی (چی) انجام میگیرد. این مرحله را دو بار انجام دهید.
3- (فشار دادن کوه). پاهایتان را حدود یک فوت از یکدیگر جدا سازید و فشار کف دستهایتان را مستقیماً به طرف جلو امتداد دهید، نیرو را در میان کفهایتان متمرکز ساخته و (چی) در پایین نافتان میباشد. در این حالت باید احساس نمایید جسم سنگینی را فشار میدهید. این مرحله را چهار بار انجام دهید.
4- (صاف نگهداشتن کمر). صاف بایستید و سپس حالت اسب سواری را به خود بگیرید. در همین حال کف دست هماهنگ با تغییر وضعیت به طرف خارج و طرفین امتداد دهید تا بدنتان حالت اسب سواری کامل را به خود بگیرد. مراکز کفهای شما برای جذب نیرو با پاشنههایتان مرتبط میباشند، این حرکت به منظور تقویت کمر انجام میشود. این مرحله را چهار بار انجام دهید.
5- (بال زدن غاز وحشی). مدت کوتاهی راحت و آسوده بایستید، سپس به آرامی استنشاق کرده و اجازه دهید نیروی درونی (چی) در وجودتان جاری گردد. سپس دستهایتان را کنار یکدیگر در وسط پاهایتان نگاه دارید، اینک شانهها را گسترانده و نیرو را به زیر بازوانتان هدایت کنید و مانند باز کردن بالهای یک غاز وحشی دستها را در اطراف به طرف بالا آورده و هماهنگ با این حرکت پاشنههایتان را از زمین بلند نموده و دوباره آنها را به طرف زمین بازگردانید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
6- (پایین آوردن زانوها و قلاب کفها). صاف بایستید و گامی به طرف جلو با یکی از پاهای راست و یا چپتان بردارید. انگشتان را به یکدیگر چسبانده و کف هر دو دست را متوجه زمین سازید و هم زمان با پایین آوردن کفهایتان، به تدریج زانو را به زمین برسانید، در این حال کمی کمرتان را بخوابانید، اما نیرو را متوجه زانوهایتان نمائید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
7- (کشیدن کمان). این تمرین مانند کشیدن کمان و کشتن غاز وحشی میباشد که در هشت روش مشت زنی به کار برده میشوند که البته در بعضی وضعیت اسب سواری و در دیگری حالت صاف و عمود اختیار میشود در این حالت هر دو دست را به طرف بالا و تا حد شانه بیاورید آن گاه مانند حرکت کمان کشیدن دستها را حرکت داده و نفس را به طرف خارج هدایت کنید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
8- (پنجه پلنگ طلایی). در حالتهای پیشین کف مورئ استفاده قرار میگرفت، اما در این تمرین پنجههای خم شده به داخل مورد استفاده قرار میگیرند. وضعیت اسب سواری به خود گرفته و تنفس صدادار انجام دهید، در این حالت نیرو را از زیر بازوانتان به داخل پنجهها هدایت کرده و آنها را به طرف جلو روانه سازید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
9- (لگد زدن با انگشت پا). در این حابت پا را از قسمت زانو خم کرده و به طرف بالا بیاورید و سپس آن را به آرامی به طرف جلو روانه سازید، سسعی کنید ضربهتان پایین نگاه داشته شود زیرا اگر بلند باشد نتیجهی مخالف گرفته و حرکتتان را از دست دادهاید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
10- (لگد جاروکن). در این حالت پایتان را از قسمت پهلو گردانده و به طرف خارج و جلو در یک حرکت جارو مانند رها نمایید که بلافاصله پس از آن پایتان را جمع نمایید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
11- (لگد زدن بلند). در این جا یکی از پاهایتان را از قسمت جلو بالا آورید و آن را در همان سمت برانید، این حرکت بسیار مشکل بوده و هرگز آن را جز آن که بتوانید به سرعت و خوب اجرا کنید استفاده ننمایید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
12- (قلاب کردن پا). پاهایتان را در یک دایره کوچک قلاب نموده و نیرو را متوجه قسمت زانوهایتان نمایید. این مرحله را یک بار انجام دهید.
 

utan

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 می 2006
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
دو نکته اساسی که در تصرف (چی) مطرح هستند عبارتند از:
1- اثبات پا- برا ی آموزش نیروی چی ابتدا باید تمریناتی را برای محکم نمودن پاها بر روی زمین نمود، بطوریکه بتوان به راحتی به طرف بالا و یا پایین حرکت داد.
این حالت برای استحکام ساقها و کمر بسیار مفید و همچنین ستون بدن را محکم و استوار میسازند. بعد از استقرار میبایست به قسمت نافتان متمرکز شوید و سعی نمایید نیروی را که در آنجا جریان دارد، حس کنید. یک سخن قدیمی چینی بیان میکند، شما زمانی قادر به انجام یک حالت رزم خوب خواهید بود که درست ایستادن را آموخته باشید.
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
با سلام خدمت دوست تازه واردمان utan از مطالب بسیار زیبای شما ممنون هستم حتما این تمرینات را انجام میدهم
امیدوارم بتوانم از آموخته های شما استفاده کنم امید است همیشه گروه را یاری کنید:)
 

The one

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
11 آپریل 2006
نوشته‌ها
44
لایک‌ها
0
سلام به اساتيد محترم و دوستان گرامي :
دوستان واساتيد ببخشند كه دير به دير به فروم سر مي زنم چه كنم كه امتاحانات پايان ترم شروع شده است.
با تشكر
 

mitra_921

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 آپریل 2006
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
به نقل از The one :
سلام به اساتيد محترم و دوستان گرامي :
دوستان واساتيد ببخشند كه دير به دير به فروم سر مي زنم چه كنم كه امتاحانات پايان ترم شروع شده است.
با تشكر
با سلام و خسته نباشيد خدمت همه دوستان و اساتيد
راستش اين اولين مطلبي هست كه من تايپ مي كنم اما مدت زيادي هست كه از تايپيك شما استفاده مي كنم
راستش من رزمي كارم البته يه هنرجو پايه كه در محضر شما اساتيد بزرگوار هيچي نيستم اما بچه هاي باشگاه ما علاقه زيادي به نيروهاي دروني دارند و من افتخار جمع و جور كردن مطالب و صفحه بندي و چاپ اونا رو دارم .
شايد باور نكنيد اما بعضي از تمرينات رو ما گروهي انجام مي ديم. من از طرف خودم و همه هنرجوها از شما و زحماتتون تشكر مي كنم . و از خداوند منان مي خواهم تا عجر زحمات شما اساتيد خصوصا استاد شائولين و استاد لينخو را آنچنان كه لايق است بدهد.
از شما اساتيد محترم خواهشي دارم : اگر امكان دارد اطلاعاتي در مورد گردش خون چي در اختيار من قرار دهيد .
با تشكر
 

mitra_921

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 آپریل 2006
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
ببخشيد آقاي the one من هنوز به تايپيك شما وارد نيستم
 

S.T.S

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 نوامبر 2005
نوشته‌ها
177
لایک‌ها
2
سن
34
محل سکونت
یه سرچ بزن تو کائنات حتما پیدا میکنی ! اگه نکردی ا
سلام به همه دوستان
سایت اهذوران از امروز فعالیت خودش رو بطور رسمی آغاز کرده است
فقط مشکل لاگین کردن دارد که سریعا برطرف میشه
در پناه خدا
 

hadissj

Registered User
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2005
نوشته‌ها
171
لایک‌ها
0
سن
39
محل سکونت
Iran-Tehran
به نقل از mitra_921 :
با سلام و خسته نباشيد خدمت همه دوستان و اساتيد
راستش اين اولين مطلبي هست كه من تايپ مي كنم اما مدت زيادي هست كه از تايپيك شما استفاده مي كنم
راستش من رزمي كارم البته يه هنرجو پايه كه در محضر شما اساتيد بزرگوار هيچي نيستم اما بچه هاي باشگاه ما علاقه زيادي به نيروهاي دروني دارند و من افتخار جمع و جور كردن مطالب و صفحه بندي و چاپ اونا رو دارم .
شايد باور نكنيد اما بعضي از تمرينات رو ما گروهي انجام مي ديم. من از طرف خودم و همه هنرجوها از شما و زحماتتون تشكر مي كنم . و از خداوند منان مي خواهم تا عجر زحمات شما اساتيد خصوصا استاد شائولين و استاد لينخو را آنچنان كه لايق است بدهد.
از شما اساتيد محترم خواهشي دارم : اگر امكان دارد اطلاعاتي در مورد گردش خون چي در اختيار من قرار دهيد .
با تشكر

سلام و خوش آمد به شما دوست عزیز:happy:
از آنجا که در این زمینه اطلاعات این حقیر کم می باشد توضیح مختصری در این رابطه میدم و بقیش رو به اساتید واگذار میکنم.
(گردش خون چی):چی (نیروی حیات =بنیان طبیعت) با گردش خون در بدن ارتباط مستقیم دارد هرگاه چی در بدن روان باشد گردش خون نیز روان است و هرگاه در حرکت چی اختلال ایجاد شود در حرکت خون نیز اختلال پیش آمده و مریضی پدید می آید.به گفته استاد amir-hvr نحوه حرکت چی در خانمها و آقایان متفاوت و در جهات متضاد است(در آقایان ساعت گرد و در خامها پاد ساعت گرد) البته در کتابی که مطالعه کردم اشاره شده که جبهه ی آغازین چی در ساعات روز متفاوت است که البته شرح کاملشو در تاپیک ووشو-سبک چانگ چوان آوردم.
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
دوست عزیزم طوطی با ارسال پی ام همچنان مرا مانند دوستان خجالت زده مهر و محبتشان قرار داده اند .
از امروز سعی می کنم تا راه اندازی سایت یک سری مطالب را که ممکن است قابل توجه دوستان قرار گیرد پست می کنم .
در مورد طب سوزنی و نحوحه کار کرد اعضاء بدن مطالب زیر بسیار نافع است .
طب سوزنی ، دوازده محور اصلی - ۲

استفاده از طب سوزنی برای درمان بیماریها چینیان باستان 12 محور اصلی را، 12 مرکز فرماندهی امپراتوری بدن میدانستند که هر یک بر بخشی از بدن و شخصیت انسان و نظارت میکند و به وجود او در جهان هدف می بخشد. علاوه بر این، تمام این مراکز با اتکا به یکدیگر، کل وجود انسان را به تکاپو و زندگی وا میدارند. با مطالعه محورهای دوازده گانه، به احاطه بی نظیر چینیان باستان بر بدن انسان و دنیای درونی او پی میبریم. شیوه استدلال و نتیجه گیری آنان موجب شده است تا در طول سالیان دراز، طب سنتی چین همچنان جایگاه خود را حفظ کرده و تا حد زیادی کاربرد داشته باشد.

قلب
قلب سلطان بدن است. قلب علاوه بر حکمرانی بر کل بدن، برای قلمرو فضای کافی به وجود می آورد تا به بهترین شکل عمل کند. مانند هر حکومت دیگر، ضعف سلطان، ضعف قلمرو او است و قلب ضعیف موجب عدم کارکرد صحیح اندامها و روان خواهد شد.

روده کوچک
روده کوچک جدا کننده مواد پاک از ناپاک است. چه این ناپاکی از غذا باشد و چه از شنیدن اخبار ناخوشایند. هنگام سردرگمی، این بخش به کمک ما می آید و آنچه ناپاک و نامناسب است را به روده بزرگ میراند.

مثانه
محور مثانه، جایی است که انرژیهای حیاتی برای مواقع ضروری ذخیره میشوند. این محور است که به ما قدرت پافشاری بر نظریات را میدهد و کمک میکند تا از نیروی "چی" استفاده کنیم.

کلیه
کلیه مرکز اراده و تصمیم گیری است. این بخش وجود ما مانند آب است، زمانی که طغیان میکند هرچه بر سر راهش است با خود میبرد و هنگامی که آرام است میتواند کوهی را فرسوده کند. زمانی که این محور صدمه دیده باشد، قدرت انجام هیچ کاری را نداریم.

محافظ قلب
این محور مانند سربازی است که در دفاع از حاکم ایستاده. این محور ما را از صدمات ناشی از شوک و ضربه های بدنی حفظ میکند. زمانی که محافظ قلب بیمار باشد، هرچیز موجب رنجش و صدمه دیدن ما میشود. اگر انسان مضطربی هستید، به خاطر ضعف این محور است.

گرم کنندگان سه گانه
این محور، دمای قسمتهای اصلی بدن را متعادل و میزان تندی احساسات را کنترل میکند. محور گرم کننده، بر سردی و گرمی تنفس شخص و قابلیت او در تبادل گرما(احساس) تاثیر میگذارد.

کیسه صفرا
این محور، حاکم بر قدرت قضاوت و تشخیص است و به انسان کمک میکند تا تصویر قابل انعطاف و امید بخشی از آینده داشته باشد. اگر شخصی در تصور آینده مشکل داشته یا انعطاف ناپذیر و متحجر باشد، ممکن است در این محور دچار مشکل باشد.

کبد
این محور، محور برنامه ریزی و عمل است و مانند فرمانده **** عمل میکند، از محور کیسه صفرا دستور میگیرد و دیدگاههای او را با برنامه ریزی صحیح به عمل میرساند. اگر شما مدام در حال نقشه کشیدن باشید و هرگز به آن عمل نمیکنید، در محور کبد دچار مشکل هستید.

ریه
ریه ها، گیرندگان انرژی خالص "چی" هستند. این محور راه ارتباطی انسان با پاکی ها ، آسمانها و روحانیت است. این محور به ما در درک و احترام به وجود خودمان، دیگران و جهان خارج کمک میکند.

روده بزرگ
این بخش، در واقع بر روند خروج مواد زائد از بدن، ذهن و روح فرماندهی میکند.زمانی که روده کوچک مواد پاک و ناپاک را جدا میکند، روده بزرگ بر خروج ناخالصیها از بدن نظارت میکند تا جایی برای ورود خوراک مادی و معنوی باز شود. این محور بر قابلیت ذهنی رهایی از ناخواسته ها تاثیر میگذارد.

معده
محور معده منبع جذب بدن ما است. این قابلیت ممکن است برای جذب انرژی خالص از مواد غذایی یا کسب اطلاعات باشد یا اینکه به ما در هضم رویدادها کمک کند. این محور بر قدرت انسان در تغذیه وجود خودش و دیگران و همچنین توانایی داشتن حس سیری و رضایت نظارت میکند.

طحال
طحال مرکز حمل و نقل و پخش است. طحال مواد غذایی و نوشیدنیها را تغییر میدهد و مواد لازم برای هر بخش را جدا میکند تا به محل مناسب آنها برساند. این روند برای تغذیه "چی" و ساخته شدن خون ضروری است. قدرت تفکر، تحصیل، تمرکز و به خاطر سپردن در این محور وجود دارند.
با تشکر شائولین .
 

SHAOLIN

Registered User
تاریخ عضویت
26 فوریه 2006
نوشته‌ها
283
لایک‌ها
0
ی-كی چيست؟

ِری-كی (Reiki) روشی شفا بخش با استفاده از انرژی حياتی است. ری-كی يك عبارت ژاپنی است. (به صورتRay-Kee خوانده می‌شود). ری، به معنی آگاهی بزرگ و الهی است. كی، همان انرژی حياتی است.كی همان نيروئی است كه حيات موجودات زنده را حفظ می‌كند و به آنها بقا می‌بخشد.

بنابراين ری-كی انرژی حياتی و دارای آگاهی است. عملكرد ری-كی را می‌توان با طب سوزنی مقايسه كرد با اين تفاوت كه در ری-كی از سوزن استفاده نمی‌شود. آنچه در هردو مهم است بهبود نقل و انتقال انرژی در بدن گيرنده استری-كی چه تفاوتی با بقيه سيستم‌های كار با انرژی دارد؟

تفاوت برجسته ری-كی با ساير سيستم‌های انرژی اين است كه در ری-كی شخص عامل از انرژی خود استفاده نمی‌كند و تنها به صورت كانالی برای عبور دادن انرژی عمل می‌كند. اين ويژگی باعث می‌شود تا افكار و انرژی دهندهِ ری-كی کمترين دخالتی در جريان شفابخشی نداشته باشد. علاوه براين شخص انرژی خود را از دست نمی دهد چون چيزی از بدن او خارج نمی شود. ويژگی ديگر ری-كی سادگی آن است. برخلاف بيشتر سبك‌های كار با انرژی كه نياز به تمركز و مقدمات خاصی دارند، ری-كی بسيار ساده است. چه در يادگيری و چه در استفاده.

ری-كی چگونه عمل می‌كند؟

ری-كی تماما درباره تعادل است. ری-كی روی جنبه‌های فيزيكی، روحانی، احساسی و فكری وجود تاثير می‌گذارد. طب مدرن عمدتا روی نشانه‌های بيماری متمركز می‌شود. ولی در ديدگاه ری-كی بسياری از امراض خصوصا آنهايی كه مزمن و طولانی هستند، دارای ريشه‌ها احساسی، فكری و روحی هستند. اين اختلالات موجب ایجاد گره يا انسدادهايی در مسيرهای انرژی بدن می‌شود كه چهره فيزيكی بيماری نيز بواسطه آنها بوجود می‌آيد. ری-كی روشی موثر برای بازكردن اين انسدادهای انرژی است كه نتيجه آن شفای عارضه يا بيماری است
 

mitra_921

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 آپریل 2006
نوشته‌ها
18
لایک‌ها
0
از آقاي hadissj به خاطر توجهشون متشكرم .
 

totti_mmp

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
8 ژانویه 2006
نوشته‌ها
75
لایک‌ها
0
سلام استاد شائولین امروز که دیدم مطلب نوشتی خیلی خوشحال شدم
گفتم با تاپتیک قهر کردی:blush:
شوخی میکنم یک دنیا ممنون:p
 
بالا